پارت سی و پنجم

زمان ارسال : ۴۱۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه

- چرا می خوای با فرهاد ازدواج کنی؟

گلشن دهان باز کرد چیزی بگوید که نرگس توی چارچوب در ایستاد و با صدای بلندی که پر از انرژی صبحگاهی بود، گفت:

- هنوز شروع نکردی عزیزم؟؟ مشتری بعدی الان می‌رسه ها!

منتظر جواب هم نماند و فورا ناپدید ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید